Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-08@06:56:20 GMT

ایرج بسطامی؛ گلی که زود پر پر شد!

تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۴۷۰۱۸

ایرج بسطامی؛ گلی که زود پر پر شد!

ایرج بسطامی را کمتر ایرانی است که نشناسد، گل پونه ای که عطردل انگیز و نافذ صدایش بسیاری را شیفته و مجذوب خود کرده بود اما دست روزگار خیلی زود او را پرپر کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در میان خوانندگان موسیقی ایرانی صداهایی با رنگ‌های صوتی مختلفی پیدا می‌شود که هر کدام سلیقه‌های متفاوتی را به خود جلب کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان کمتر صدایی را می‌توان یافت که اقبال عمومی را به نام خود زده باشد و همچنین مهارتش موجب شده باشد که همه خواص و منتقدان سر سخت، آن هم در دوران حیات خواننده، زبان به ستایش او گشوده باشند. بی شک صاحب چنین صدای نافذ، پر سوز و قدرتمندی کسی جز ایرج بسطامی نبود. خواننده‌ای که محمد رضا شجریان در غم از دست دادن زود هنگامش او را به مانند گلی دانسته بود که زود پرپر شد. گلی که اگر بیشتر مجال رشد و عطر فراکنی پیدا می‌کرد صدایش قلب همگان را تسخیر می‌کرد و شکوهش بسیاری را در خود می‌بلعید. به گفته خسرو بی‌بدیل آواز ایران، به راستی خداوند گوهری دست نیافتنی را در وجود بسطامی قرار داده بود که باید بدان رسیدگی فراوان کرد تا شکوفا شود. گوهری نامحدود که اگر چه شکوفا شد اما بسیاری از توانایی‌ها و زوایای پنهان آن را دست تقدیر با خود برد.

ایرج بسطامی در یکم آذر ماه سال ۱۳۶۶ دیده به جهان گشود. «بم» شهر زیبایی‌های دست نخورده، زادگاه ایرج بود زادگاهی که بسطامی در طول زندگی هنری‌اش به آن تعلق خاطر زیادی داشت و در اوج فعالیت‌های هنری و شهرتش حاضر نشد دور از آن بماند اگر چه این تصمیم بسیاری از فرصت‌های مالی و هنری را از او دریغ می‌کرد.

آموزش‌های ابتدایی در خانواده‌ای اهل هنر

ایرج این نیک‌بختی را داشت که برای شکوفایی استعداد بی مثالش در خانواده‌ای اهل موسیقی پرورش یابد. خانواده‌ای که از پنج سالگی او را با موسیقی آشنا کرد. پدر بزرگ و پدر و عموی او مهم‌ترین معلمانش در دوران کودکی بودند. ایرج از کودکی تا عنفوان جوانی به ردیف و روایت‌های مختلف آن و همچنین آواز به خصوص به شیوه عبدالله دوامی مسلط بود. تسلط او به تصنیف خوانی را که تا حد زیادی از عبدالله دوامی تأثیر گرفته می‌توان در آلبوم‌های فسانه، سکوت، رقص آشفته و افق مهر به خوبی نظاره‌گر بود. با این حساب بسطامی بنا بر علاقه و شوق بی حدش به موسیقی و آواز بر آن شد که در ۲۲ سالگی با وجود تمامی سختی‌ها به مدت شش سال به منظور تسلط بیشتر بر مرکب خوانی و تکنیک‌های پیشرفته آواز خوانی و همچنین آشنایی بیشتر با سبک و سیاق حسین طاهر زاده از محضر محمد رضا شجریان بهره مند شود.

شجریان در گفتگوهای خود همواره به علاقه و شیفتگی بی حد و مرز بسطامی به آواز و صدای قدرتمند و وسیع او در این زمینه اشاره می‌کرد. در مقابل ایرج احترام بسیاری برای استادش یعنی محمدرضا شجریان قائل بود تا جایی که حتی به دور از ادب می‌دانست که بدون اجازه او به فعالیت‌های هنر بپردازد. بی شک نقش محمدرضا شجریان در پرورش استعداد و شکل دادن به شخصیت هنری بسطامی و همچنین معرفی او به جامعه غیر قابل انکار است.

آشنایی با پرویز مشکاتیان

نقطه اوج فعالیت‌های هنری بسطامی و شهرت او نزد مردم به آشنایی او با پرویز مشکاتیان باز می‌گردد. آشنایی پرویز مشکاتیان با ایرج بسطامی به ملاقات آنها با یکدیگر در منزل شخصی محمدرضا شجریان باز می‌گردد. درست آن زمانی که آهنگسازی‌های مشکاتیان و فعالیتش در گروه عارف رنگ و بویی دیگر پیدا کرده بود نیاز مبرمی به صدایی مخملین و پر سوز داشت. صدایی که با فضاهایی جدیدی که مشکاتیان در پی آن بود همخوانی داشته باشد. آشنایی او با ایرج بسطامی و شناسایی استعداد بی نظیر ایرج در آواز، مشکاتیان را بر آن داشت که ضمن انتقال تجربیاتش به این آواز خوان تازه کار با او همکاری‌های درخشانی داشته باشد.

اولین همکاری او با صدای ایرج بسطامی به آلبوم افشاری مرکب باز می‌گردد. آلبومی که چندی پس از پایان جنگ تحمیلی منتشر شد و سرشار احساس سرخوشی توأمان با غمی مهار ناشدنی حاصل از جنگ و سر انجام آن بود. در این آلبوم بسطامی توانایی آوازی خود را به خوبی به نمایش گذاشته بود به همین واسطه بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان دیگر با صدای جادویی و بی همتای او آشنا شدند و در پی همکاری با او بودند.

حسین پرنیا، کیوان ساکت، حمید متبسم، محمد میرنقیبی و اصغر محمدی از جمله افرادی بودند که در پی شناساندن بسطامی به جامعه تمایل به همکاری با او را داشتند. همکاری مشکاتیان و بسطامی تنها به همین آلبوم ختم نشد و شاهکارهای فراوان دیگری همچون افق مهر، مژده بهار، وطن من و کنسرت راست پنجگاه حاصل همکاری صمیمانه چندین ساله این دو هنرمند بود. به هر روی مشکاتیان و شجریان در کشف و معرفی صدای بی نظیر ایرج بسطامی به جامعه و شکوفایی او نقش فراوانی داشتند.

از شاخص‌ترین آلبوم‌های بسطامی که با همکاری هنرمندان دیگر پدید آمده می‌توان به آلبوم‌های بی کاروان کولی و فسانه از کیوان ساکت، سکوت از محمد میرنقیبی، بوی نوروز از حمید متبسم و رقص آشفته و خانه بوی گل گرفت از حسین پرنیا اشاره کرد که با انتشار تصنیف "گل پونه‌ها" در آلبوم رقص آشفته به شهرت ایرج بسطامی بیش از پیش افزوده شد.

ایرج بسطامی هنرمندی قدرشناس و متواضع

خلق و خوی نیکوی ایرج بسطامی در میان تمامی هنرمندان شهره بود. بسطامی هنرمندی قدرشناس بود و همواره اهل سازش و مسامحت بود. او را باید به معنای واقعی هنرمندی درویش مسلک و اهل ادب خطاب کرد. بسطامی بیش از هر چیز هنرمندی مردم‌دار و متواضع بود و هیچگاه اهل بخل‌ورزی نبود. وی در کرمان زادگاه خود در نهایت فروتنی و بدون هیچ چشم داشتی به صورت رایگان به جوانان با استعداد و محروم آموزش می‌داد و با مهربانی فعالیت‌های خیرانه فراوانی انجام می‌داد. بی شک بسطامی هرگز دیدگاهی مالی به هنر نداشت و همین او را بدین وا داشت که خانواده برادرش را در غم از دست دادن پدرشان تنها مگذارد و با مهر و وظیفه شناسی به دور از انتظار اما انسانی خود دست از مال اندوزی‌ها و ثروت بکشد و به دنبال لذت زندگی ساده، به دور از هیاهو و سرشار از عشق و مهر باشد.

داستان مرگ ایرج هم مانند موسیقی‌اش تلخ است، او در خانه کاه‌گلی پدری در بم سکونت داشت و پس از وقوع زلزله بم در سال ۱۳۸۲ زیر آوار ماند و جان داد.

کد خبر 456684

منبع: ایمنا

کلیدواژه: ایرج بسطامی ایرج بسطامی و محمدرضا شجریان محمدرضا شجریان استاد شجریان استاد محمدرضا شجریان موسیقی ایرج بسطامی پرویز مشکاتیان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق ایرج بسطامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۴۷۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش جمشید مشایخی، علی حاتمی و بهمن فرمان‌آرا به احضار هنرمندان به دادگاه انقلاب در بهار ۵۹/ از شجریان تا کرم رضایی برای پاره‌ای توضیحات احضار شدند

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در روزهای آخر فروردین‌ماه ۱۳۵۹ گروهی از هنرپیشگان سینما و تلویزیون، کارگردانان و خوانندگان از جمله زری خوشکام، پریسا، ایرن، رضا کرم‌رضایی، سیاوش [محمدرضا شجریان] و... جهت پاره‌ای توضیحات به دادگاه انقلاب احضار شدند. در اعتراض به این اقدام جمشید مشایخی سرپرست وقت اداره‌ی تئاتر با تقریر نامه‌ای سرگشاده خطاب به حسن حبیبی وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی از سمت خود استعفا کرد. متن نامه‌ی او که روز ۳۱ فروردین ۵۹ در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:

جناب آقای حسن حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی:

پیروز احضار گروهی از هنرمندان به دادگاه انقلاب اوین، این‌جانب جمشید مشایخی که بعد از انقلاب راستین ملت ایران از طرف مقامات مسئول مملکتی به سرپرستی اداره‌ی برنامه‌های تئاتر وزارت فرهنگ و آموزش عالی انتخاب شده‌ام، معتقدم احضار هنرمندانی چون رضا کرم‌رضایی کارگردان این اداره، آقای سیاوش [محمدرضا] شجریان و خانم پریسا توهین به هنر، هنرمندان و دوست‌داران هنر می‌باشد. لذا به نشانه‌ی اعتراض به این عمل ضد انقلابی از سمت خود استعفا می‌دهم.

اعتراض سندیکای کارگردانان

در همین ایام زمزمه‌ی مصادره‌ی سینماها نیز به گوش می‌رسید تا جایی که محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور نیز در واکنش به این مسئله و نیز مصائب پیش‌آمده برای جامعه‌ی هنری استعفا کرد. به دنبال استعفای محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور و جمشید مشایخی رئیس اداره‌ی تئاتر و زمزمه‌ی مصادره شدن سینماها اعضای سندیکای کارگردانان از جمله مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، عباس شباویز، عباس جوانمرد، علی حاتمی، حمید سمندریان، امیر قادری، محمدعلی نجفی، رضا کرم‌رضایی و شماری دیگر از دست‌اندرکاران جلسه‌ای تشکیل دادند و اعتراض خود را نسبت به عمل دادسرای انقلاب مبنی بر احضار پی‌درپی هنرمندان اظهار داشتند. آن‌ها طی قطع‌نامه‌ای تاکید کردند که از آن پس به احضاریه‌ توجه نمی‌کنند و در دادگاه انقلاب حضور نخواهند یافت.

متن این قطع‌نامه که در مجله‌ی «جوانان امروز» به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ منتشر شد به این شرح بود:

پیرو اطلاعیه‌های دادستانی انقلاب در مورد فعالیت‌های فعالین جامعه‌ی هنری کشور

به این وسیله به اعضای سندیکای کارگردانان اعلام می‌شود جز این سندیکا در مورد فعالیت‌های هنری، صلاحیت رسیدگی ندارد و سندیکا تنها مرجع ذی‌صلاح درباره‌ی مسائل مربوط می‌باشد.

در این جلسه که با حضور جمعی از خبرنگاران تشکیل شد، بهمن فرمان‌آرا، علی حاتمی، محمدعلی نجفی و... در اعتراض به شیوه‌ی در پیش گرفته شده در دادگاه انقلاب نسبت به احضار هنرمندان سخنانی را ایراد کردند که بخش‌هایی از آن را به نقل از جوانان امروز (۸ اردیبهشت ۵۹) در پی می‌خوانید:

بهمن فرمان‌آرا: دستگاه‌هایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شده‌اند

مدت‌هاست مردم می‌گویند لیست ساواکی‌ها را منتشر کنید، کسی گوش نمی‌کند ولی ناگهان کتابی منتشر می‌شود و دولت می‌گوید چون نمی‌خواستیم نام عده‌ای لکه‌دار شود و زندگی‌شان به خطر افتد از این کار خودداری نمودیم. ولی در مورد کسانی که یک عمر در کار فرهنگی تلاش کردند اعلام می‌کنند به نام فحشا مراجعه کنید و خیلی موارد دیگر.

نیکاراگوئه که پس از یک سال که از انقلابش می‌گذرد فیلم‌هایی روانه‌ی بازار نمود که موفق به اخذ جایزه گردید ولی ما در این مدت چه کردیم؟! دستگاه‌هایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شده‌اند، حکمی صادر می‌شود که سینماها باید به دست یک مرکز مورد اعتماد سپرده شود! چه کسی تشخیص می‌دهد دستگاه تازه که می‌خواهد سینماها را اداره کند صاحب صلاحیت است.

چرا به خود ما مراجعه نمی‌شود و با چاپ اسامی در روزنامه‌ها چه چیز را می‌خواهند ثابت کنند؟!

علی حاتمی: اجازه ندادم همسرم به دادگاه برود

عقیده دارند سینما باید دانشگاه بشود ولی وقتی با دانشگاه چنین می‌شود تکلیف سینما روشن است. من نمی‌توانم سینما را کنار بگذارم و آن‌ها هم که نیستند از کار کنار نرفته‌اند مگر می‌شود نفس کشیدن را کنار گذاشت.

این‌جانب در جواب احضاریه‌ی دادگاه انقلاب که همسرم زری خوشکام را خواسته‌اند به فرموده‌ی اسلام که اجازه نداده زنی بدون اجازه‌ی شوهرش از خانه بیرون رود اشاره نموده و به حاکم شرع نوشتم: «این‌جانب اجازه نمی‌دهم همسرم جهت احضاریه‌ی شما اقدام به خروج از خانه نماید و کلیه‌ی پی‌آمد این کار را به گردن گرفته‌ام، ما منتظر نمی‌شویم هنر را به ما دیکته کنند چراکه هنر از خود هنر به وجود می‌آید. وقتی کسی نمی‌تواند نقاشی کند به خط پناه می‌برد، خود خط یک هنر اسلامی است.

محمدعلی نجفی: عمل این‌ها اسلامی نیست

عمل این‌ها اسلامی نیست چراکه در قرآن آمده نباید در افکار و رفتار دیگران تجسس کرد و اگر کسی گفت من مسلمان هستم باید پذیرفته شود. در مورد مصادره سینماها گفته شد مکان فحشا است، چنین حرفی تهمت و افترا می‌باشد، به‌خصوص اگر از طرف کسانی که خود را حامی اسلام می‌دانند زده شود.

ایرن: در دادگاه گفتم آگاهانه نقش‌هایم را بازی کردم

در دادگاه اظهار داشتم هیچ‌کس مرا مجبور به کار در سینما و ارائه‌ی نقش‌ها ننمود بلکه خود آگاهانه نقشی را پذیرفتم و بازی کردم.

۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903009

دیگر خبرها

  • خبر جنجالی درباره همایون شجریان و سحر دولتشاهی
  • طنین «آواز آن پرنده آتشین» در نمایشگاه کتاب
  • بزرگداشت نیمای آواز ایرانی در چهل و ششمین نشست «آیین آواز»
  • واکنش جمشید مشایخی، علی حاتمی و بهمن فرمان‌آرا به احضار هنرمندان به دادگاه انقلاب در بهار ۵۹/ از شجریان تا کرم رضایی برای پاره‌ای توضیحات احضار شدند